تولد دوباره من

ساخت وبلاگ
دلم تا برایت تنگ می شودنه شعر می خوانمنه ترانه گوش می دهمنه حرفهایمان را تکرار می کنمدلم تا برایت تنگ می شودمی نشینماسمت رامی نویسممی نویسممی نویسمبعد می گویماین همه اوپس دلتنگی چرا ؟دلم تا برایت تنگ می شودمیمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه می کنمو باز  عاشقت می شوم ..." گروس عبدالملکیان " *** امروز خیلی کار داشتم...انقدر درگیر بودم که دیر سر قرار همیشگیم با آقای""" حاضر شدم...دوست داشتم بیام و اینجا بنویسم...نمیدونم چرا چند وقته همش دوست دارم اینجا بنویسم...خب فقط اینجا رو دارم که احساسات درونیم رو بیان کنم... خدایا شکرت برای همه چیز... تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : این,همه,دلتنگی,چرا, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 250 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

یکم؛ لنز دوربیننمی‌شناختمت؛ اما به خیالم تا آخر عمر، هر بار که این عبارت «سرت را بالا بگیر» را بشنوم؛ یاد تو بیفتم. شاید هم حالا حالاها، هیچ جا و در هیچ جمعی، روی آن را نداشته باشم که سرم را بالا بگیرم. اصلا آن‌طور که تو در لنز دوربین نگاه می‌کردی، یعنی هنوز هم نگاه می‌کنی، دیگر نمی‌شود با هیچ دوربینی مواجه شد. حتی دوربین سلفی موبایل. بعد از تو همه سلفی‌ها سلفی حقارت خواهند بود. وقتی دارم با رفقا و بستگان می‌خندم و به دوربین نگاه می‌کنم، یاد تو خواهم افتاد، یاد آن داعشی زشت منظر که پشتت ایستاده است. یاد آن چهره زیبای تو که اصلا اثری از غم یا شکست در آن نیست. خنده‌ام تلخ خواهد شد...    دوم؛ شرم تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : خدایا,زنده,عشق,امید, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 255 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

https://jomlex.com/static/media/images/avatars/43e6b414-e96a-4136-9d54-c5da761c8567.jpg

تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : حرفهای,دلم,برای, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 263 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

*** چه قدر من توی این سالهای آشنایی با آقای""" تغییر کردم...

راستی داستان زندگی من و آقای""" چه قدر عجیب و غریبه...هنوز که هنوزه خودمم بهش فکر میکنم...

خدایا شکرت...توی این سالها هیچ وقت تنهامون نذاشتی...به خاطر تمام این سالها و روزها و لحظه ها ازت متشکرم...

تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : تمام,قلبم, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 252 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

از دیشب تا الان آمار وبم داره همینطوری میره بالا...فکر کنم یک خواننده ی جدید باشه...

سلام خانم یا آقای خواننده...به وبم خوش اومدین...



تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : مهمانِ,جدید, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 245 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

https://scontent-amt2-1.cdninstagram.com/t51.2885-15/e35/19367688_1940470592839346_5963606917069668352_n.jpg?ig_cache_key=MTU0MjIwMzU2MjQ5NzQ1ODE5Mg%3D%3D.2&se=7

تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : خوبِ, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 227 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

بوی سیب می دهد تمام خاطرم برای چیست؟این صدای آشنا که می نوازدم صدای کسیت؟یک نفر تمام قلب من به رهن چشم های اوستیک نفر که روز هم ستاره ی نگاش چیدنی ستکفر اگر...خدای دیگری برای من رقم زده استیک نفر که آیه های خنده اش شنیدنی ستشعرهایم از" همیشه "از"هنوز"تا ابد پر استزیر سایبان پلک شاعرش غزل شنیدنی ستاز خدا که نیست مخفی از شما چرا که شب به شبطعم خوابهایم از خیال نازکش چشیدنی ستراستی تمام سطرهای دفترم کمی نم استآخر آسمان ابری دوچشمم عاشق کسی ست " لیلا عبدی " *** چند وقته هر روز اینجا مینویسم...خودمم نمیدونم به چه علت...شاید دلم بی تاب شده...اینجا مینویسم آروم میشم...توی وب آقای""" که نمیشه این حر تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : بوی,سیب,دهد,تمام,خاطرم,برای,چیست, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 352 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

من و خاطرات او پنج‌شنبه 26 مرداد 1396 خانه ی قلبم ... از تو پر است خانه،حتی اگر نباشی ..." حسین منزوی " (0 لایک) "; } blogsky.ajax.onCommentSubmit تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : خانه,قلبم, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 259 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

 مرا حیران تر از حیران تر از حیران پذیرفتیتو را گریان تر از گریان تر از گریان صدا کردم دلم تنهاتر از تنها تر از تنهاییت را دیدتو را یکتا لقب دادم  ،تو را عرفان صدا کردم کجایی ساحل آرامش دریای طوفانیپریشان بودم ای دریا تو را طوفان صدا کردم تو را در تابش بی خواهش خورشید فهمیدمتو را در بارش آرامش باران صدا کردم صدا کردم صدا کردم صدایم را غمت لرزاندتو را نالان ، تو را لرزان تو را از جان صدا کردم تو می دیدی مرا احساس می کردم چه می خواهیتو انسان آفریدی... مثل یک انسان صدا کردم سلام ای پاسخ آوازهای بی صدای دلسلامت می کنم هر روز و هر شب ای خدای دل سلامم را تو پاسخ گفته ای با تابش عشقتدلم آرام شد در سا تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : خدای, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 247 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57

من و خاطرات او شنبه 28 مرداد 1396 صبح دیگری با تو ... کار دیگری نداریم من و خورشیدبرای دوست داشتنت بیدار می شویمهر صبح !" احمد شاملو " (0 لایک) "; } تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید

برچسب : صبح,دیگری, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 231 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:57